در جامعهای که امر به معروف نشود، دعاهای خوبان هم مستجاب نمیشود
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۰۷۱۰
ایسنا/قم یک مبلغ حوزه ضمن اشاره به حدیثی از امام کاظم(ع) در رابطه با امر به معروف تصریح کرد: ایشان میفرمایند: «امر به معروف کنید، از منکر بازدارید که اگر این کار را انجام ندهید اشرار بر شما حاکم خواهند شد و آنگاه خوبان شما هر چقدر هم که دعا کنند، دعاهای آنان مستجاب نمیشود.»
مریم اسماعیلی در گفتوگو با ایسنا ضمن تسلیت به مناسبت شهادت امام کاظم (ع) عنوان کرد: گاهی برخی افراد آنقدر بزرگوار بوده و نزد خداوند مقام دارند که دشمنان آنها هم نمیتوانند بزرگی آنان را کتمان کنند، هارون الرشید شخصیتی که از هیچ ظلمی به ویژه به اهل بیت(س) کوتاهی نکرده است به فرزندش که از شخصیت امام کاظم(ع) سوال میکند، میگوید «او امام و پیشوای مردم، حجت حق بر خلق و خلیفه خدا بر بندگان اوست» یعنی او اذعان میکند که هر آنچه که خداوند بخواهد برای بندگانش ایجاد کند، به وسیله او ایجاد میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در جای دیگری هارون به مأمون میگوید ای فرزندم «این(او) وارث علم پیامبران است، این موسی بن جعفر است، اگر علم درست (یعنی علمی که از هرگونه خطا و اشتباهی پیراسته و جدا باشد) را بخواهی مطمئنا آن علم در دست موسی کاظم است» خود مأمون عباسی هم در جای دیگری درباره امام موسی بن جعفر(ع) میگوید «عبادت او را فرسوده کرده مثل اینکه همچون نی پوسیده شده است و سجدههای فراوان او بینی و پیشانیاش را زخم کرده است.»
این کارشناس مذهبی گفت: یکی از زندانبانهای هارون الرشید که زندان بان امام کاظم(ع) بود در نامهای برای هارون مینویسد که وضعیت موسی بن جعفر(ع) و مدت بازداشتش در زندان من به درازا کشیده است، در این مدت هم او را آزمودهام، این فرد فقط عبادت میکرد و من فکر میکردم که ما را در عباداتش نفرین کند اما او فقط برای خودش طلب میکرد اگر کسی را برای تحویل او میآورید او را به شما تحویل میدهم وگرنه خودم او را آزاد خواهم کرد؛ اینها همه عباراتی است که دشمنان امام کاظم(ع) درباره ایشان گفتند.
بیان صفت "کظم غیظ" امام کاظم(ع) از زبان یک شافعی
اسماعیلی تاکید کرد: یکی از شخصیتهای شافعی نیز در مورد امام کاظم(ع) میگوید: «او یک فرد گرانقدر، عظیمالشأن، بزرگ، کوشا در اجتهاد، به عبادت و بندگی خداوند بلند آوازه، بر امر بندگی مواظب است، شبها را نماز میخواند در سجده است، روزها روزهداری میکند و صدقه میدهد، او به سبب بردباری فوقالعاده و چشمپوشی از آنان که در حق وی ستم روا داشتند و دست تطاول به سوی او دراز میکردند کاظم خوانده شده است»، حضرت در واقع خشم خود را فرو میخوردند و آنطور که به او ستم روا میداشتند و برخورد میکردند با آنها برخورد و مقابله به مثل نمیکرد.
وی بیان کرد: یک شخصیتی در زندگی تاریخی امام کاظم(ع) است به نام حسن بن عبدالله که فرد بسیار زاهدی بوده اما نزد پادشاهان اعتبار داشته است، او تا جایی هم که میتوانسته است امر به معروف و نهی از منکر میکرده است و هیچ ابایی از امر به معروف و نهی از منکر پادشاهان نداشته است، او روزی نزد امام کاظم(ع) میرود و حضرت از او تعریف میکند، میگوید این روش تو خوب است اما مرا خوشحال نمیکند، چرا که تو اهل معرفت نیستی و معرفت این است که به دنبال علم و دانش بروی.
این مبلغ حوزه ادامه داد: حسن بن عبدالله میگوید من به دنبال جلسات بزرگ مالکیها میرفتم، حدیث و نقلهای آنها را مینوشتم، اما امام کاظم (ع) فرمودند: من این روش را نمیپسندم تو باید به دنبال این بروی که دانش را از اهلش یاد بگیری که اهل بیت (س) هستند؛ پس از آن حسن بن عبدالله همین کار را میکند.
اسماعیلی در رابطه با نحوه شهادت امام کاظم (ع) گفت: فردی به نام سندی بن شاهک نقشهای را برای به شهادت رساندن امام کاظم (ع) به هارون پیشنهاد داد، خرماهایی را به زهر آلوده کرد و به زندان نزد امام برد و به ایشان گفت از آنها بخور، حضرت ۱۰ دانه از این خرما را برداشتند و خوردند، سندی با بیاحترامی به ایشان گفت بیشتر بخور، امام در پاسخ فرمودند: کافی است تو به آنچه که میخواستی رسیدی، کمی بعد حال امام کاظم (ع) بد شد و به زمین افتادند.
وی گفت: سندی بن شاهک حدود ۸۰ نفر را جمع کرد به داخل زندان برد و امام را به آنها نشان داد و گفت نگاه کنید ببینید این فرد بدنش زخمی شده و او را آزار دادهاند؟ گفتند خیر. سندی گفت پس ما به او آسیبی نرساندهایم، ناقل این حدیث میگوید امام فرمود: اینها راست میگویند به من با خنجر ضربهای نزدهاند اما ۱۰ دانه خرمای سمی به من دادهاند، من فردا چهرهام زرد میشود و پس فردا از دنیا میروم، در روایت آمده است سندی در اینجا از ترس بر خود لرزید.
این کارشناس و مدرس حوزه ضمن اشاره به حدیثی از امام کاظم(ع) در رابطه با امر به معروف، تصریح کرد: ایشان میفرمایند: «امر به معروف کنید، از منکر بازدارید که اگر این کار را انجام ندهید اشرار بر شما حاکم خواهند شد و آنگاه خوبان شما هر چقدر هم که دعا کنند، دعاهای آنان مستجاب نمیشود.»
علت پراکندگی نوادگان و فرزندان امام کاظم(ع) در نقاط مختلف چیست؟
وی یادآور شد: امام کاظم(ع) از پیامبر اکرم(ص) روایت میکنند که کسی که میخواهد امر به معروف و از نهی منکر کند باید سه خصلت داشته باشد، مهربان و نرم خو، در این کار خوشنام و در مورد شرایط و حدود امر به معروف و نهی از منکر آگاه باشد.
اسماعیلی در رابطه با پراکندگی فرزندان و نوادگان امام موسی بن جعفر(ع) در اقصی نقاط مختلف گفت: ظلم ظالمان و حاکمان جور و فساد باعث شده بود تا نگذارند امام و فرزندان ایشان به راحتی به تبلیغ دین پرداخته و زندگی کنند و تا آنجا که میتوانستند هاشمیها را میکشتند و به شهادت میرساندند و آن بزرگواران به دلیل اینکه فرهنگ علوی و نبوی پیشرفت کند، مسیرهای بسیار صعبالعبوری را انتخاب و هجرت میکردند، زمانی هم که از دنیا میرفتند مردم آن منطقه تا آنجا که میتوانستند قبور آنها را مخفی میکردند اما مکان آن را به خاطر میسپردند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: قم شهادت امام موسی کاظم ع کظم غیظ استانی اجتماعی دهه فجر 1402 استانی اقتصادی استانی شهرستانها امر به معروف موسی بن جعفر امام کاظم ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۰۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلش برای «آسید کاظم» پر میکشید
دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفهای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه میکرد ...
محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر میکشید.
به گزارش ایسنا، حالا سالهاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه میدهد. در این سالها چند بار کارگردانهای جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه بردهاند و فردا (شنبه ۸ اردیبهشت ماه) هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامهخوانی کند.
این برنامه، بهانهای شد برای ما که کمی به سالهای دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگیهای خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.
محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست میداشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه میکنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایشنامهخوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب میشناسد، ادبیات را هم خوب میشناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا میکردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدمهای این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را میخورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشهدار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست میدهد که نمیتوانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»
او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان همدوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت مییاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته...»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه میکرد!»
ما اما شگفتزده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامهای نوشته و او در پاسخ به حیرتزدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقتها ریتم ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»
حالا و با تغییرات هر روزهای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق میآید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت میکرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطاییحور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.
انتهای پیام